نگارنده: سید امیررضا هاشمی

تمامی شعر های من
آخرین مطالب
نویسندگان

۱ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

عقربه که میگذرد و ساعت پایین تلوزیون را که میبینی و نفس های سال که به شماره می افتد از آن سال طولانی تنها ساعاتی مانده سالی که تلخی و شیرینی هایش با تو این مسیر را  آمده بودن  امسال همچین بفهمی نفهمی اوقات تلخ زیادی واسه من داشت بیشتر اوقات زمخت بود و جدی  برعکس من اهل شوخی نبود  هرچند باعث شدن بیشتر قدر زندگیم رو بدونم با جهان غیر قابل کنترل آشنا بشم و  خیلی بدبین تر شدم شاید منطقی تر و با حقایق آشنا شدم ولی حالا که دارد نفس های آخرش را میکشد اورا به حال خودش رها میکنم باشد که در خاطرات فقط بماند و مشکلاتش ادامه دار نباشد پس از سختی هایش آسانی در امسال باشد بالاخره درخت ها هم کم سختی نکشیدن در این زمستان سخت ولی تاب آوردن به امید بهار مژده عید که دیگر این هوای سرد نفس های آخرش است و زوزه های گرگ پیر زمستان به پایان میرسد و روزهای  طولانی و گرمی در راه است تا ما را به آغوش بکشد به جز امید بستن به سال جدید و اتفاقات نیکش کاری از دست کسی ساخته نیست امیدوارم سال ۱۴۰۲ سال خوبی باشه تا آخرین لحظاتش نخواهیم تمام شود و ازش لذت ببرم و ببریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۰۲
سید امیررضا هاشمی