نگارنده: سید امیررضا هاشمی

تمامی شعر های من
آخرین مطالب
نویسندگان

نوروز ۱۴۰۳

شنبه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۲۲ ب.ظ

هوا آروم آروم گرم تر می شود و لباس های کلفت زمستانی جای خود را به لباس های سبک و خنک تر میدهند از ۳۶۵ روز سال تنها ساعاتی باقی مانده است و امسال با تمام آسانی ها وراحتی ها با تمام دلبستگی ها و رنجش هایش تمام می شود و تقویم ها و سر رسید های جدید جای  قبلی ها می آید از عمر ما نیز یک بهار سبز و یک تابستان گرم و یک پاییز زرد و یک زمستان سرد دیگر نیز گذشت.
قرار است دوباره  درختان جامه سبز بپوشند و شکوفه بزنند مانند نوزادی که متولد شده و سریع رشد می کند  و کم کم حرف میزند و راه میرود  میرود مدرسه علم می آموزد و دوست پیدا میکند وخنده های کودکانه اش به مراحل بلوغ و صدای دورگه میرسد از بلوغ که گذشت و دیگر قد نکشید میشود جوان درست مثل تابستان
گرم گرم پربار  و تنومند جوری که انگار قرار نیست تمام شود و جوری زندگی می کند که انگار فردایی نیست البته مثل تابستان که هیچ کس نمیخواهد تمام شود جوانی نیز ناچارن با بیماری ها و کهولت سن تراوت خود را از دست میدهد به قول شکسپیر زمان که بخشنده بود موهبت های خویش راه تباه می سازد و موهای سیاه جای خود را به موهای جوگندمی میدهند و کم کم قوا تحلیل می رود مانند درخت تنومند چناری که برگ هایش آرام آرام زرد شده و شروع به ریختن میکنند چشم که بهم بزنی مثل قدیمی ها و قدیمی تر ها سرت سفید پوش میشود و بعد هم از بین خواهی رفت و درست مثل سال که گذشت به خاطره ها خواهی پیوست ولی صدای خنده های پسر بچه ای می آید  پر از شور زندگی کودکانه که دنیارا رنگی می بیند و نه سیاه و سفید دختر بچه ای با موهای بلند و لبخند گرم  با کفش های سفید و دامنی سبز  و سیب سرخی در دست با خودت میگویی بیار باده که بوی بهار می آید روحمان  همیشه بهاری و پر از سرزنگی باد  به امید بهترین سال برای ما

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۲۶
سید امیررضا هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی