نگارنده: سید امیررضا هاشمی

تمامی شعر های من
آخرین مطالب
نویسندگان

یک مراسم ختم عامیانه

شنبه, ۷ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۳۳ ق.ظ

مردم دور خانه مرحوم جمع شده اند گروهی خابالو و خسته انگار که به زور آمده اند در فواصلی دور تر ایستاده اند و هر از چندگاهی به ماشین های پارک شده تکیه میزندد و مدام چشمشان میچرخد که هم صحبتی پیدا کنند تا با او نه درباره مرحوم بلکه درباره پول بانک اقتصاد قیمت خانه سیاست کار فوتبال زن و بچه و خلاصه هر چیزی غیر از اون مرحوم و از دست دا دگانش صحبت کنند تا سرگرم شوند این گروه آشنایان و همسایگان و فامیل های درجه چندم اند البته به طور معمول افرادی که برای اجبار یا منافع کاری یا آبرو که همان منافع کاریست به زبان دیگر آمده اند که معمولا هر کس که بمیرد از این قشر افراد زیاد اند در آخر هم بعد ناهار خلال دندانی به دندان میکشند و با لحنی مغرضانه و کوتاه و با تن صدایی ریلکس بدن کوچکترین لرزشی در کلام میگویند که خدا رحمتش کنه اما در این بین کسانی هستند که تعداد کمی دارند اما خوب غذا از گلویشان پایین نمیرود ناراحت اند و بهت زده زمان را نمیدانند و در حسرت دیدار آن مرحوم هستند که امید است که بعد چند ماهی فقدان آن مرحوم برایشان عادی میشود آن مرحوم هم هر که باشد در کم تر از نیم ساعت دفن میشود و فراموش میشود یا اصلا جاودانه شود چه فرقی میکند آیا فرقی دارد که چند نفر در مراسم حضور دارند . که قطعا عمدتا هدفی غیر از تاثر دارند پس بهتر نیست قبل از این که در نقش مرحوم باشیم اندکی جای خودمان زندگی کنیم نفس بکشیم لباس بپوشیم راه برویم پول خرج کنیم یا شوق پسنداز داشته باشیم و جوک تعریف کنیم بهتر نیست برای کسانی که ارزشی برایمان قاعل نیستند وقت خرج نکنیم و با گروه از دست دادگان مهربان تر باشیم و عشق بورزیم 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۰۷
سید امیررضا هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی